صائنی،صائینی

سير انسان در نفس خويش

روزنامه مردم نو به مناسب هجدهمین سالگرد ارتحال حکیم متأله آیت‌ا... محمد اسمعیل صائنی(ره) مطلب ذیل را به چاپ رسانده است.

پانزدهم تیرماه هجدهمین سالگرد ارتحال حکیم متأله آیت‌ا... محمد اسمعیل صائنی است. آن مرحوم یکی از شاگردان ممتاز علامه طباطبایی بود که در وعظ و ارشاد و سخنراني‌هاي ديني و ترويج و ترغيب عقايد و اخلاق و احكام اسلامي كوشش داشت و حقایق اسلامی را در طول حیات پربرکت خود طی سلسله بیاناتی در مسجد رسول‌ا... شهر زنجان ایراد می‌کرد. گفتنی است کتاب‌های «ولی‌ا... الاعظم امام زمان (ویرایش جدید)» و «ولایت الهی» از سلسله سخنرانی‌های ایشان به چاپ رسیده و در مسجد رسول‌ا... و کتاب‌فروشی‌های شهر در دسترس علاقه‌مندان قرار دارد. متن زیر گزیده‌ای از کتاب «ولایت الهی» از سخنرانی‌های ایشان تحت عنوان «سیر انسان در نفس خویش» است که جهت استفاده مومنان و علاقه‌مندان در این شماره چاپ می‌شود.

 

«اي كساني كه ايمان آورده‌ايد مراقب خود باشيد، هنگامي كه شما هدايت يافتيد گمراهي كساني كه گمراه شده‏اند به شما زياني نمي‏رساند، بازگشت همه شما به‌سوي خداست و شما را از آنچه عمل مي‌كرديد آگاه مي‌سازد. (آیه 105 سوره مبارکه مائده)
نفس ذاتاً مجرد است، ولكن در عمل محتاج به بدن است؛ فلذا در شرايط مختلف انعكاسات مختلفي از خود نشان مي‌دهد. نفس به اعتبار حالات گوناگونش قيد و نام‌هايي همانند: نفس اماره، لوّامه، ملهمه و مطمئنه دارد. اين قيدها به قوي و حالات نفس مربوط مي‌شوند. نفس اماره انسان را به فساد، تباهي، فحشا و گناه سوق مي‌دهد و او را مبدل به يك انسان شرور مي‌نماید. نفس لوّامه به هنگام انجام گناه، انسان را سرزنش و ملامت مي‌كند و او را از گناه كردن باز مي‌دارد. قلبی که صاحب نفس ملهمه است، محل الهامات رحماني است و دائما از او كارهاي خير صادر مي‌شود.
اگر انسان صاحب نفس مطمئنه شود، در مقابل حوادث، مصيبت‌ها، كشمكش‌هاي دروني و بيروني مانند كوه استوار و پابرجا مي‌ماند. او با اطمينان كامل بر مشكلات غلبه مي‌كند. اگر انسان در برابر حوادث حالت تشويش و نگراني داشته باشد، حالت نفس او دلهره و اضطراب است كه اگر شدّت يابد بر بدن، قلب، معده و اعصابش اثر مي‌گذارد و او را از تعادل خارج می‌کند؛ زيرا كه روحش مضطرب است و به اين حالت نفس، نفس مضطرب گويند. افرادي در اجتماع هستند كه از آنان خطاهايي بزرگ در زمینه‌های اجتماعي، اخلاقي، فردي و ديني صادر مي‌شود، ولی متأسفانه به قدری وقیح‌اند که حتی از بقیه طلبكار می‌شوند. اين حالت نفس، حالت وقاهت است. افرادي نیز هستند كه به مردم دروغ و ناسزا می‌گویند، در مورد آنان غيبت می‌کنند، بهتان مي‌زنند و در جامعه خلاف ادب رفتار مي‌كنند. این افراد در مقابل اعتراض دیگران با منطق‌هاي گوناگون شيطاني پاسخ می‌دهند که رفتار ناشایست‌شان به کسی مربوط نيست و آنان بر اساس خواست دل و میلشان اين عمل‌ها را انجام می‌دهند. نفس اينگونه افراد، شرير است، يعني درونشان مملو از آتش، شرارت، خشم، غضب و خودخواهي است. در مقابل كساني نیز هستند كه اگر از آنان خطايي صادر شود، از شدّت خجالت بیمار و نژند می‌شوند.
پس نفس حالات گوناگونی به خود می‌پذیرد که هر کدام از آنها نام مخصوصی دارد. این حالات ملكات، بروزات و ظهورات نفس‌اند. اما اگر تنها «نفس» منظور شود، همان به معني روح است. در آياتي كه «نفس» در آن‌ها بدون اضافه آمده است، نفس به معني روح است، مانند اين آيه كه خداوند مي‌فرمايد: «اي كساني كه ايمان آورده‌ايد از مخالفت خداوند بپرهيزيد و هر كس بايد بنگرد كه براي فردايش چه انجام داده است از خدا بپرهيزيد كه خداوند از آنچه انجام مي‌دهید آگاه است.» خداوند در اين آيه مي‌فرمايد كه انسان بايد مراقب و مواظب خود باشد از این كه براي حيات برزخي و عالم پس از برزخش كدام توشه را با خود خواهد برد. در اين آيه «نفس» به معني روح است. پس اگر «نفس» در قرآن كريم مضاف‌اليه‌ای نداشته باشد، به معني روح است. «روح» هم كه در قرآن آمده است، به معني روح است که همان واقعيّت و حقيقتي است كه تمام انسان‌ها از آن به «من» تعبير مي‌كنند و هرگز از آن غفلت نمي‌كنند. اين حقيقت به اندازه‌اي بديهي و روشن است كه بعضي از دانشمندان بزرگ همچون دکارت نیز از درك شدت وضوح وجود «من» عاجز مانده است. گاهي انسان به دانسته‌هاي خود توجهي ندارد و اين دليلی برای آن نیست که آنرا نمي‌داند، بلكه علت این است که او از دانسته‌هاي خود غفلت می‌کند. انسان مي‌داند، ولكن علم به علم ندارد. انسان مي‌داند، ولي از آن غفلت مي‌كند.
پس هيچ انساني در هيچ زمانی نمي‌تواند از خودش غفلت نمايد، انسان در خواب، بيداري و بيهوشي و در هر عالمي که باشد، از خودش غفلت نمي‌كند، ولي ممکن است که در توجه به «من»، متوجه «من» خودش نباشد؛ همانطوري كه انسان گاهي از خيلي از متعلقاتش همچون لباس و مال و اموال و غیره غافل است. انسان به اندازه‌‌اي مشغول به جهان خارج است که به نفس خودش متوجه نيست. خداوند مي‌فرمايد: « ای کسانی که ایمان آورده‌اید، مراقب و مواظب نفس خودتان باشید.»
پايان سير در نفس به سوي خداوند است. این راه از ابتدا تا انتها راهي است كه پايانش خداوند است. جاده‌ی راه، خود «من» آدمي است. انسان در اين عالم و در طول عمرش، در خودش سير مي‌كند. يعني به وسيله‌ي اعمالش دائماً حالات و مشكلات را در خودش تربيت مي‌كند. انسان خودش را به رنگ‌ها و حالات مختلفي درمی‌آورد و در واقع باطنش را به وسيله‌ی ملبس ‌شدن به پوشش‌های متنوع، به قالب‌هاي مختلف درمي‌آورد. نفس در اين حركتش سرانجام به قالبي درمی‌آید و با آن قالب در محضر خداوند حاضر خواهد شد و با آن صورت خداوند را ملاقات خواهد کرد. آيات فراواني در قرآن هست كه بیان می‌نماید که پايان حركت نفساني انسان منتهي به ملاقات پروردگار است. [از جمله اینکه می‌فرماید:] «سوگند به نفس انسان و آن كسي كه آن را به طور منظم آفريد، سپس فجور و تقوي [خير و شرش] را به او الهام كرده است، هر كس كه نفسش را پاك و تزكيه كرد رستگار شد و هر آن كس كه نفس خودش را با گناه و معصيت آلوده ساخت، نوميد و محروم گشت.» خواندن سوره‌ي شمس در نماز عيد فطر مستحب است، بدین دلیل که روزه‌گیران متوجه باشند كه خداوند نفسشان را در نهايت اعتدال آفريد. انسان ساختار وجودی نفس خود را یا با سعادت و نور یا با شقاوت و ظلمت در عالم دنيا می‌سازد و تربيت می‌کند. نفس وقتي به اين عالم می‌آید، نوراني، موحد، وفادار، باصفا و دارای ولايت الهي نیست. همچنین ظلماني، مشرك، بي‌وفا، بي‌صفا یا بي‌ولايت نیست. بلکه نفس در اول ورود به اين عالم سراپا استعداد محض است که اين استعداد محض بايد در عالم دنيا به وسيله‌ي سير در نفس ظهور كند. نفس بايد فعلّيت بيايد، به خود شكل بگيرد و خود را نشان دهد. اين فعليّت و شكل‌گرفتن همان راه و جاده‌اي است که نفس طی می‌کند. به معنای دیگر نفس آدمی در سیرش، به واسطه‌ي انجام اعمال، شاکله، خلق و ملكه به خود می‌پذیرد. این همان طی کردن راه نفس هر انسان است. انسان در برابر حوادث اين عالم، در هر لحظه، شكلي به نفس خود مي‌دهد تا سرانجام خود را به قالبي درآورد. شكل‌ها و صورت‌هايي كه انسان به واسطه‌ي اعمال در خود ايجاد مي‌كند، قالب نهايي به نفس مي‌دهند، به طوري كه در انتها نفس ديگر نمي‌تواند از آن قالب خارج شود. انسان تا آخر عمرش در اين عالم به نفس خودش شكل مي‌دهد تا «كدامين قالب آيد در نبرد».
قالب و تعیّن نهایی که نفس در سیرش به خود پذیرفته و با آن وارد برزخ شده است، صورت برزخي انسان است. راستي، دوستي، برپایی نماز در محراب، معاشرت‌كردن نیکو، غذا خوردن، توزين جنس در تجارت، صحبت كردن در منبر، یا دروغ و بهتان گفتن و دشمني هرکدام شكلی در باطن انسان مي‌سازند. حتی كتابي را كه انسان مطالعه مي‌كند، مسائل فلسفي و عرفاني که بدانها می‌اندیشد، یا بيت شعري كه مي‌خواند در باطنش شكل و تعینی به وجود می‌آورند. هر كلمه از حديث و قرآن و یا گفتار حكيمانه‌ي دانشمندان، شكلی الهي و ملكوتي به نفس مي‌دهد؛ به طوري كه هر كلمه و گفتار از مشركان و كافران و مفسدان نیز به باطن انسان شكلی شيطاني و دنيايي مي‌دهد. اين راه تمامي انسان‌ها است. استعداد و خاصيت شكل و صورت پذيري در نفس و روح آدمي را خداوند به انسان‌ها عطا کرده است و آنها را طوري خلق كرده است كه بتوانند به واسطه‌ي داشتن اختيار راه سعادت و یا شقاوت را طي نمایند. اين همان «تسويه» است كه خداوند مي‌فرمايد: «سوگند به نفس آدمي كه آن را تسويه كرد.» خداوند انسان را با تعادل و همچنین استعداد مخصوص پذيرش رنگ‌ها و تعیّن‌ها خلق كرده است. همچنین مي‌فرمايد: «سپس فجور و تقوي [خير و شر] را به او الهام كرد.» خداوند به باطن آدمي دو سرمايه‌ي مهم براي طي طريق اعطا کرده و آنها را در وجود و نفس او به وديعه نهاده است. خداوند با دست قدرتش، اين دو حقيقت را در آفرينش و تكوین آدمی به باطن او وحي و الهام كرده است. این دو حقيقت يكي تقوي [خير] و ديگري فجور [شر] است. ساختار و فطرت تمام انسان‌ها به گونه‌اي است كه آنان با خلقت مخصوص و مختص به خود، خير و صلاح و همینطور شّر و فساد را تشخيص مي‌دهند. با تأمل در خلقت انسان، جاي شگفتي خواهد بود كه انسان در تشخيص خير و شر و فساد به استاد و معلم و جامعه و مدرسه و حتي پيامبر نيازی ندارد. تشخیص خیر از شر و صلاح از فساد، مسجد و مكتب و علم آموختن نمي‌خواهد، زیرا خود نفس در مرتبه‌ي ذاتش مي‌تواند خير و شر، صلاح و فساد، حق و باطل را از همديگر تشخيص دهد. كدام انسان و صاحب نفس است كه نداند عدل خوب است و ظلم بد؟ حق خوب است و باطل بد؟ صواب خوب است و دورغ زشت است؟ سرمايه‌ی تشخیص اینها را خداوند به انسان‌ها عطا نموده است. پس خداوند انسان را تسويه كرده و به او این سرمايه را عطا نموده است که به طور برابر، طرف خير و شرّ را از هم تشخيص مي‌دهد.
خداوند مي‌فرمايد: «هر کس که نفسش را تزكيه كرد، رستگار شد و آن كس كه نفسش را به گناه آلوده ساخت، نوميد و محروم گشت.» در اين آیه ابتداي خلقت نفس و حقيقت تسويه به دست خالق عالم، بیان شده است. نفس به طور مستعد آفریده شده است و استعداد فلاح و خسران را دارد. انتهای سیر در نفس و پايان راه، ملاقات پروردگار است که يا نفس صلاح و رستگاري می‌یابد و يا گرفتار خسران و زيانكاري می‌شود.
پس اول و ابتداي خلقت نفس، همان تسويه به دست پروردگار است. نفس تسويه شده است که می‌تواند حق و باطل و خير و شرّ را از هم تشخيص مي‌دهد. آخر و پايان نفس یا صلاح و رستگاري و يا خسران و زيانكاري است. توقفگاه و ايستگاه پايانی راه، محضر خداوند است، يعني انسان یا با رستگاری و یا با خسران پروردگارش را ملاقات می‌کند. پس ابتدا و انتهای راه از دیدگاه این آیه در قرآن مجید روشن است. حال سؤال اینجاست که میان راه، یعنی بین ابتدا و انتهای راه، كدام است؟ پاسخ این است که خود جاده، همان زندگي و حيات در این دنياست، یعنی زندگي در دنيا و حوادثات آن به باطن انسانها شكل مي‌دهند. انسان در ميان اول و آخر راه، با اختيار خود در همين عالم دنيا کارهایی انجام می‌دهد. او در میان راه یا خود را تزكيه مي‌كند و نجات و فلاح مي‌يابد و يا خودش را دسّ و تدسيس مي‌كند و گرفتار خسران مي‌شود.
انسان بايد در تمام حالات زندگي اين دنيا هوشيار باشد. چون انسان موجودی مختار است و بايد در تمام عمرش چه در زندگي فردي و چه در زندگی اجتماعي نهایت دقت را مبذول بدارد. از انتخاب مكتب و معلم و مدرسه گرفته تا تشكيل خانواده و غیره، راهش را صحیح انتخاب نمايد تا بتواند نفس‌اش را دائماً تميز نگه دارد. انسان در طول عمرش يا خودش را دائماً تميز و نظیف نگه مي‌دارد و يا خودش را رها می‌کند و در نتیجه‌ی آن روح و روانش آلوده ‌شود.
انسان بايد دائماً از نفس خودش مراقبت و مواظبت نماید. هر كسي تدسيس كند و  نفس‌اش را دسّ نمايد، نتيجه برایش خسران و زيانكاري خواهد بود. نفس چنین شخصی در زیان است و مورد رغبت ملائكه نیست. هر کس هم که هر لحظه نفسش را شستشو دهد و از آن مراقبت نمايد، یعنی نفسش را در این دنیا با علم مطلوب و زيبا، ذوق و قريحه، عمل صالح و نيك، حق و حقيقت و خير و سعادت تربيت نمايد، ملائكه از استشمام بوي معنوي او لذت مي‌برند و خوشحال مي‌شوند، زيرا كه چنین شخصی براي خانواده و جامعه‌اش سراپا خير است. ولي اگر كسي از نفسش مواظبت نكند و آن را به حال خود واگذارد، یعنی بی‌قید و بند در هر مكانی حاضر شود، با هر كسي معاشرت كند، به هر رنگي بيفتد، هر راست و دروغی را به زبان آورد، هر شكل و تعینی را به خود بگیرد، او در خسران و بدبختي است. هر انساني در اين عالم، از ابتدای زندگي تا روز مرگش در مشقت و مصيبت است. اين عالم جايگاه راحتي نيست و عالم اصطكاك، برخورد و جنگ و ستيز است. خداوند مي‌فرمايد: «اي انسان تو با تلاش و رنج به سوي پروردگارت مي‌روي و او را ملاقات خواهي كرد.» خداوند در اين آيه به افراد بشر با تأكيد اعلان مي‌فرمايد كه آخرين ايستگاه راه آنان، همان ملاقات با پروردگارشان است. انسان باید بداند که پس از ترک اين عالم، با خداوند ملاقات خواهد كرد. او از اين عالم فقط به سوی خداوند مي‌رود. انسان نيك‌بخت و بدبخت، هر دو به طرف خداوند مي‌روند. انسان معتقد همچون ابراهيم خليل، و فرد منكر به خدا مانند استالين هر دو به سوی خدا مي‌روند. آنچه در عالم خارج تحقق مي‌يابد اين است كه همه مي‌ميرند، يعني با پروردگار ملاقات مي‌كنند. زمام هستي به دست خداوند متعال است. نيروي جاذبه‌ي خدا همه را به سمت خود مي‌برد و اين حركت توأم با كدح، مشقت، سختي و دشواري است.
تا انسان در اين عالم است، مشقت و رنج نيز همراه او خواهد بود، زيرا كه انسان موجودی زنده است و موجود زنده به مسكن، غذا، لباس، كسب علم، تجارت و غيره نياز دارد. علاوه بر اين رنج‌ها و مشقت‌هايي كه براي به دست آوردن نيازهاي زندگي برای انسان ایجاد می‌شوند، اگر زحمت‌ها و مرارت‌هايي همچون زلزله، سيل، مرض، تصادف، غوغاهاي اجتماعي، بلاهاي آسماني و حوادث‌هاي گوناگون دیگر نیز پیش‌روی انسان آیند، تحمل همه‌ي آن‌ها براي انسان طاقت‌فرسا خواهد بود. پس زندگي در عالم طبيعت براي انسان مشكلات فراوانی دارد و توأم با كدح و رنج و زحمت است، ولو این که يك زندگي ایده‌آل باشد. انسان‌ها در برخورد با تمامي اين حوادث عادي و غيرعادي اين عالم رنگ و جلوه‌ي مخصوصی به خود مي‌گيرند. اين رنگ گرفتن و اثر پذيرفتن يا رنگ تقوي است که او را نجات می‌دهد و يا رنگ فجور است که او را گرفتار خسران و زیان خواهد نمود. انسان بعد از گذران سال‌های عمر، از اين حوادث و گیرودار طولاني چگونه خارج مي‌شود و به هنگام خارج شدن به چه صورتي خواهد بود؟ آيا به صورت حيوانات درنده و حيوانات گزنده به برزخ وارد خواهد شد؟ انسان پس از گذر از اين عالم صورت‌هاي گوناگونی به خود می‌گیرد و دلايل برهاني، روایي و قرآني برای این حقيقت وجود دارد. انسان‌هايي كه گرفتار صورت‌هاي گوناگون و عذاب الهي شده‌اند، خداوند را ملاقات مي‌كنند. انسان‌های سعادتمند که صاحب نعمت‌هاي فراوان شده‌اند نیز خداوند را ملاقات مي‌كنند. اين پايان حركت انسان در اين عالم است. پس انسان در سيرش با وضعيت مخصوصی كه به خود می‌گیرد، خودش را به صورت‌ها و شكل‌ها و قالب‌هاي مختلف درمی‌آورد که يا توأم با سعادت و يا گرفتار بدبختي و شقاوت است. انسان پس از اينكه اين عالم را پشت سر گذاشت، يا اهل بهشت است كه با مغفرت و رحمت خدا روبرو خواهد شد و يا اهل جهنم است که گرفتار لعنت خداوند خواهد شد. بالاخره هر كدامش كه باشد، پايان حركت آدمی لقاي پروردگار است.
آيات زيادي در رابطه با لقاي پروردگار در قرآن كريم آمده است. اگر انسان اهل صلاح، نجات و خير و سعادت باشد، از اولياي خداوند خواهد بود. ولي اگر انساني صاحب عقايد باطل و اخلاق رذيله و اعمال فاسد باشد، از اولياي شيطان خواهد بود. در اين صورت است كه او مطرود درگاه خداوند مي‌شود و قيافه‌‌ي حيواني و مسخ شده به خود مي‌گيرد. او گرفتار خسران ابدي می‌شود. اگر انسانی صاحب هر دو كسوت باشد، شرح چگونگی پايان كار انسان در روايات زيادي آمده است كه بايد در محل خود مورد بحث قرار گیرد.
خداوند در مورد قيامت مي‌فرمايد: «مسلماً خداوند مي‌تواند انسان را بازگرداند، درحالیکه در آن روز اسرار باطنی آنها نمایان شده است.» پس در عالم ديگر است که باطن تمامي مردم براي همگان آشكار می‌شود. اين پايان و آخرت حركت انسان است كه خداوند در مورد آن مي‌فرمايد: «خداوند ولي و سرپرست كساني است كه ايمان آورده‌اند، آن‌ها را از ظلمت‌ها به سوي نور مي‌برد؛ اما كساني كه كافر شدند، اولياي آن‌ها طاغوت‌‌ها هستند كه آن‌ها را از نور به سوي ظلمت‌ها بيرون مي‌برند. آن‌ها اهل آتش هستند و هميشه در آن خواهند ماند.» طاغوت در اين آيه به معني هر نوع باطلي است كه آدمي را به طغيان و انحراف وامي‌دارد، اینان دوستداران شيطان‌‌اند، ولكن سرپرست و ولي مؤمنان، پروردگارشان است.
پس انسان سعادت و شقاوت را در همين عالم كسب مي‌كند. زيرا كه موجودی مختار است. خداوند در اين مورد مي‌فرمايد: «ما انسان را به راه خير و شرّش هدايت كرديم.» خداوند در عين حال كه به آدمي عقل داده و براي هدايت او پيامبران را فرستاده است، دستگيری‌هاي بسیاری نیز از او در دنيا مي‌كند. مراد از دستگيري چيست؟ موجودات و حوادثي وجود دارند كه به انسان ضرر مي‌زنند در مقابل مواردي هم وجود دارند كه خداوند به واسطه‌ی آنها از انسان دستگيري می‌کند. يكي از مواردي كه به انسان ضربه مي‌زند، وجود ابليس و جنود او است. براي وجود ابليس آيات و روايات زيادي وجود دارد. علاوه بر آن دلايل فلسفي و عرفاني هم در این مورد وجود دارند. شياطين در مركز تخيّل انسان تصرّف می‌نمایند و او را وسوسه و اغوا مي‌نمايند. علاوه بر آن حوادثات ديگري نیز وجود دارند كه به انسان‌ها ضربه مي‌زنند و آنها را از راه سعادت باز مي‌دارند. خداوند در مقابل ضربه‌هايي كه خارج از اختيار انسان بر او وارد مي‌شود، به انسان كمك می‌نماید. اولياي خدا كه در رأس آنان پیامبر اسلام و دوازده امام معصوم قرار دارند، به انسان‌ها امداد مي‌رسانند، زیرا جامعه‌ي انساني بدون ولي الهي و امام معصوم قادر به ادامه‌ي حيات نيست. هيچ انساني از ابتدای خلقت تا انقرض وجود نسل بشر، مستغني از آن بزرگواران نیست. مخصوصاً وجود با بركت حضرت ولي عصر(عج)، هدایت تکوینی عالم و هدایت انسانها را بر عهده دارد.
امام عصر(عج) بدون اينكه انسان‌ها بدانند آن‌ها را كمك مي‌كند و به باطنشان نور و صفا مي‌دهد. آن حضرت اثرات شياطين را در باطن انسان‌ها خنثي مي‌كند. آيات زيادي هست مبنی بر این که ملائكه و حمله‌ي عرش برای مؤمنان دعا مي‌كنند و خداوند هرگز دعاي آنان را رد نمی‌کند. خداوند در مقابل عبادت‌‌هاي اندك مسلمانان پاداش‌هاي بزرگي به آن‌ها مي‌دهد که خود از فضل‌ و امداد بزرگ الهی است. خداوند مي‌فرمايد: «از فضل و رحمت خداوند [براي رفع تنگناها] طلب كنيد.» خداوند با انسان‌ها با دو طريق معامله مي‌كند، يكي اين كه پاداشش را به اندازه‌ي عملش اعطا می‌کند و ديگري اين است كه خداوند از راه فضلي كه دارد به بنده‌اش پاداش و خیر کثیر اعطا می‌کند، يعني بيشتر از عملش به او پاداش مي‌دهد. آيات قرآن دستور مي‌دهد كه مؤمنان از فضل خدا مسألت كنند. خداوند فضل‌هاي بزرگي بدون درخواست انسان‌ها به آن‌ها داده است، يكي از آن‌ها ماه مبارك رمضان است. روايات معتبري وجود دارد كه خداوند در ماه رمضان گناهان افراد بشر را مي‌بخشد، بجز كساني كه ذاتاً شقي باشند. دومين فضل عمومي خداوند زيارت خانه‌ي خدا است. زیارت خانه‌ی خدا مورد فضل و عنايت خداوند است. گناهان زيارت‌كنندگان خانه‌ی خدا در ایام حج بخشيده مي‌شود. خداوند مي‌فرمايد: «خداوند را در روزهاي معين ياد كنيد هر كس كه شتاب كند و [ذكر خدا را] در دو روز انجام دهد، گناهي بر او نيست و هر كس تأخير كند، گناهي بر او نيست براي كسي كه تقوي پيشه كند و از خدا بپرهیزد و بدانید شما به سوی او محشور خواهید شد.» پس عمل حج فوق‌العاده مورد فضل و عنايت پروردگار است. خداوند گناهان و معصيت‌هاي بندگانش را در عمل حج مي‌بخشد. سومين مدد خداوند که باعث شستشوي باطن انسان‌ها می‌شود و فضل خداوند را شامل حالشان می‌کند، نمازهاي يوميّه است. خداوند در مورد نماز مي‌‌فرمايد: «در دو طرف روز و اوایل شب نماز را برپا دار، چرا که حسنات، سیئات را از بین می‌برند، این تذکری است برای اهل ذکر.» حسنات همان نمازهاي يوميه است که سيئات را از بين مي‌برند. منظور از سيئات گناهان صغيره است كه همه‌ي آن‌ها به وسيله‌ي انجام نمازهاي يوميه بخشوده مي‌‌شوند و اين فضل بزرگ خداوند درباره‌ي به جای آورندگان نماز است. انسان‌ها در نماز سوره‌ي حمد را قرائت می‌کنند. گفته شده که اين سوره معادل تمام قرآن كريم است. حمد سوره‌‌اي پرمحتوي و پرمعنا است. يك مسلمان در هنگام ادای نمازش، بايد سوره‌ی حمد را به قصد قرائت قرآن بخواند و تنها به قصد انشاء آن را قرائت نکند. کسانی که به معناي حمد توجه می‌كنند، بايد متوجه باشد كه سوره‌ي حمد وحي مُنزل از ناحیه‌ی خداوند است. انسان در هنگام نماز مشغول قرائت وحي الهي است. خداوند به انسانها ياد داده است كه چگونه او را عبادت كنند و اين رحمت و عنايت و فضل عظيم خداوند بر انسانها است. خداوند سوره‌ي حمد را نازل كرده است تا بندگانش بدانند كه با چه جملاتي او را عبادت كنند و اين عنايت عظیم پروردگار است. حقايق نهفته در سوره‌ي حمد از عالم بالا، عالم غيب و از مقام وجوب تنزّل يافته و در عالم امكان به ظهور و شهود رسيده است تا بندگان به وسيله‌ي آن خداوند را عبادت نمايند و تربيت شوند.
نحوه‌ي بندگي انسان بايد شايسته‌ی مقام ربوبی باشد. طرز بندگي مسلمانان باید همانی باشد كه رسول ا...(ص) و ائمه(ع) ياد داده‌اند. پس سوره‌ي حمد كلام خداي سبحان است که به نيابت از طرف بنده‌اش، در حال بندگی و عبادت و اظهار عبوديت بر زبان او جاری می‌شود. پس بندگان باید بدانند که خداوند را چگونه ثنا بگويند و چگونه بر او اظهار بندگي كنند.»

منبع مطلب : روزنامه مردم نو

جستجوی پیشرفته

اوقات شرعی



آمار بازدید

امروز
دیروز
بازدید این هفته
بازدید آخرین هفته
بازدید این ماه
بازدید ماه گذشته
کل بازدید
9
2393
4714
9838
35505
46115
2764205

پیش بینی بازدید امروز
2088


IP شما:18.118.184.237