«وَ سَكَنْتُ اِلى قَديمِ ذِكْرِكَ و مَنِّكَ عَلَىَّ»
خدايا، من سكونت و اتّكا و اطمينان كردهام بر اين كه تو از قديم به ياد من بودهاى. آيا خداوندى كه قبلاً ما را فراموش نكرده است و تمام جوانب زندگى ما را مىدانسته و به تمام روابط جامعهى ما و به تمام نيازهاى مادّى و معنوى ما علم داشته و مهيمن و مسلّط بر همهى اينها بوده است، آيا بعد از موجود شدن ما را فراموش مىكند؟ خداوند در اول سورهى دهر مىفرمايد:
«هَلْ اَتى عَلَى اْلأِنْسانِ حِينٌ مِنَ الدَّهْرِ لَمْ يَكُنْ شَيْئاً مَذْكوُراً» سورهى دهر آيه ى 1
آيا به انسان روزگارانى نگذشت كه لايق ذكر و توجّه نبود؟ آيا انسان به ياد مىآورد كه زمانى نامى از او در خانواده و در جامعه نبود و اصلاً از او نامى نمىبردند و ليكن برنامهى الهى و نظام خلقت و اندازهگيرىهاى خداوند و اراده و قضا و قدر الهى انسان را از ياد نبرد و جايگاه تك تك آنها را در نظام خلقت مشخّص و معيّن كرد. حضرت على(ع) به اين حقيقت اشاره مىكند و مىگويد: خدايا، تو در اين عالم مرا فراموش نكردهاى و قبل از پدر و مادرم و قبل از اجدادم تو به ياد من بودهاى و تو در برنامهى نظام خلقت مرا به حساب آوردهاى و از قديم مرا ياد كردهاى و بر من منّت گذاشتهاى و نژاد و جامعه و روابط و تمام خصوصيّات فردى و اجتماعى مرا مشخّص كردهاى و در آخر مىگويد: «وَ مَنِكَ عَلَىَّ». معناى منّت اين است كه كسى به انسان ديگرى آن قدر نعمت زياد بدهد كه آن نعمت بر پشت آن انسان سنگينى كند و انسان را صد در صد در برابر آن موجود و يا آن كس تسليم كند. پس اصل منّت از آنِ خداوند است؛ زيرا انسا نها به همديگر نعمت مىدهند ولى نعمت را ايجاد نمىكنند وليكن خداوند ايجاد كننده و آفرينندهى نعمتهاست و آنها را به انسانها اعطا مىكند و به انسانها ايجاد ذمّه مىكند. خداوند از اوّل تولّد انسان تا مرگ به اندازهاى نعمت مىدهد كه بر پشت انسان سنگينى مىكند و انسان را مديون خودش مىكند. اين حديث از حضرت موسى(ع) است كه مىگويد: خدايا تو به من دستور دادهاى كه من از تمام نعمتهاى تو سپاسگزارى كنم. ولى اين سپاس با زبان من است و زبان هم نعمت تو است و خلاصه همه چيز مرا تو دادهاى و شكر كردن به نعمت تو باز نعمت است، خدايا من عاجز هستم كه در برابر نعمتهاى تو شكر كنم. شكرى كه شايستهى مقام ربوبيّت تو باشد. حضرت على(ع) نيز مىگويد: خدايا، من به نعمتهاى قديمى تو شكر مىكنم كه تو از اوّل به ياد من بودهاى.