«كَمْ مِنْ فادِحٍ مِنَ الْبَلاءِ اَقَلْتَهُ»

حضرت على(ع) در ادامه مى‏فرمايد:«كَمْ مِنْ فادِحٍ مِنَ الْبَلاءِ اَقَلْتَهُ» خدايا، من بنده‏ى مسكين تو هستم. من فاقد همه چيز بوده و دست خالى هستم، فلذا اعتراف مى‏كنم كه تو به اندازه زياد بلاهاى سنگين و شكننده را از من دفع كرده‏اى. خدايا، اين عالم، عالم حوادث و بلاها است و حوادث كوبنده زيادى دارد كه تو آنها را از من كنار زده‏اى و نگذاشته‏اى كه آن‏ها به من اصابت كنند! يكى از دانشمندان علم نجوم حساب كرده بود كه در هر بيست و چهار ساعت، ميليون‏ها سنگ آسمانى گرفتار جاذبه‏ى زمين مى‏شوند و تعجّب كرده بود كه چگونه مى‏شود كه اين‏ها بر سطح زمين فرود نمى‏آيند و وقتى هم به زمين اصابت مى‏كنند چرا به آبادى‏ها اصابت نمى‏كنند؟ چرا اين‏ها محلّ سكونت بشر را نمى‏كوبند و از بين نمى‏برند و ويران نمى‏كنند؟

اين يك مسأله‏ ى بسيار جالبى است! قرآن كريم به اين مسأله متوجّه است. اين خودش يك واقعيّت است كه اين عالم دائماً محل ريزش بلاهاى گوناگون است اين بلاها مى‏آيند و وقتى كه مى‏خواهند به انسان نزديك بشوند «اَقَلْتَهُ» يك نيروى مرموز اين بلاها را از انسان‏ها كنار مى‏زند و به عقب مى‏راند! سرما، گرما، غذاهاى مضرّ، ميكروب‏هاى ناشناخته و شناخته شده، ويروس‏هاى پراكنده و سرگردان و صدها و هزارها مصيبت و بلا در اين عالم بر سر افراد انسان‏ها ريزش مى‏كند و فرو مى‏آيد. ولى صحّت ما، راحتى و آسايش ما نسبت به بلاها و ناگوارى‏ها خيلى زياد است. پس خداوند متعال به وسيله‏ى عوامل غيبى آن گرفتارى‏ها را پس مى‏زند و آن‏هارا از انسان‏ها دور مى‏كند. على(ع) متوجه اين نكته است و مى‏گويد: در اين عالم، عالمِ تنازع، بقا، جهان كشمكش‏ها و به اصطلاح فلسفى عالم، عالم علّت و معلول مادّى است و انسان‏ها در چنين عالمى دائماً در معرض ريزش بلاها هستند. خدايا، تو هستى كه به انسان‏ها نيرو و توان داده‏اى تا در برابر اين همه مصائب مادّى و بلاها و مصيبت‏ها محفوظ بمانند. در ادامه مى‏فرمايد: »كَمْ مِنْ‏عِثارٍ وَقَيْتَهُ« خدايا، من سراپا لغزش و مركز اشتباه و خطا هستم، اى خدا، تو مرا از خطاها و لغزش‏هاى زياد نگه داشته و حفظ كرده‏اى و اين از امدادها و عنايات و الطاف تو بوده است »وَ كَمْ مِنْ مَكْرُوهٍ دَفَعْتَهُ« مكروه: يعنى مطالبى كه براى انسان خوشايند نيستند.

 فرض كنيد كه يك نفر همسر دارد ولى داراى فرزند نمى‏شود. نداشتن فرزند براى چنين خانواده‏اى مكروه است ولى خدايا! تو آن را دفع كرده‏اى و به او فرزند داده‏اى. يا مثلاً فرد ديگرى زندگانى دارد ولى فقير است ولى خدايا! تو در كار او گشايشى ايجاد كرده‏اى و دفع فقر نموده‏اى و يا كسى مريض است ولى خدايا! تو دفع مرض كرده‏اى. نگوييد كه فقرا، بيماران و بى‏فرزندانى در جامعه وجود دارند و چاره نمى‏يابند،وجود دارند ولى شما اين‏ها را قياس بكنيد با افراد بسيار زيادى كه مال و ثروت و فرزند و صحّت و سلامتى دارند. انسان داراى فرزند در مقابل انسان‏هاى بى‏فرزند بسيار زياد است.انسانى كه معاش او در جامعه‏ى معقول بر طبق معقول اداره بشود خيلى زيادتر از انسان‏هايى است كه گرسنگى مى‏كشند و مى‏ميرند. يا تعداد انسان‏هايى كه داراى سلامت و صحّت بدن هستند بيشتر از انسان‏هايى است كه مريض هستند. فلذا على(ع) مى‏گويد، پروردگارا! چه بسيار بلاها را از من و ديگر انسان‏ها دفع كرده‏اى و چه بسيار شدّت‏ها و مصيبت‏ها كه از ما انسان‏ها رفع نموده‏اى و چه زيبا اين عالم را در حال تعادل به پا داشته‏اى و براى حفظ تعادل چه قوانين عجيب و نظامات فوق العاده‏اى را اجرا كرده‏اى.

«وَ كَمْ مِنْ ثَناءٍ جَميلٍ لَسْتُ اَهْلاً لَهُ نَشَرْتَهُ»

 خدايا، تو چه بسيار ثناى جميل و مدح و تعريف زيبا براى من در بين مردم نشر داده‏اى كه من اهليّت آن را نداشته‏ام! زيرا من خودم را مى‏شناسم كه من بنده‏ى فقير و مستمند تواَم، امّا خدايا، تو مرا در نظر مردم بزرگ جلوه داده‏اى و چقدر به من عظمت داده‏اى! على)ع(، مولاى ماست ولى عبد و بنده‏ى خدا و مخلوق اوست. شما در تاريخ بنگريد، معاويه‏ها و قدرت‏هايى همانند معاويه‏ها هر اندازه كه خواستند اين بنده‏ى خدا را در تاريخ گمنام و تحقير كنند، نتوانستند و بر آن قادر نشدند و سرّش اين بود كه خداوند محبّت او را در قلب‏ها جا داده بود.

 

متن فوق برگرفته از كتاب شرح دعاي كميل (مرحوم حضرت آیت الله صائنی ره) مي باشد