ازپايههاي مهمّ تزكيهی نفس ذكر پروردگاراست
همهي انسانها در اصلِ خلقت، پاك، فردوسمآب و بهشتي بودهاند. همهي آنها دستپروردهی خدای جهانیان هستند. وقتي كه به دنیا آمدند معطّر بودند. خداوند ميفرمايد: «… فِطْرَةَ اللَّهِ الَّتِي فَطَرَ النَّاسَ عَلَيْهَا...».[1] دست خدا، ارادهي پروردگار و قدرت خداوند طيّب و طاهر است. جهان خلقت نتيجهي علم و قدرت خداوند است. اين دو صفت به دو دست خدا تعبير شده است. محصولي كه از دست قدرت الهي بيرون ميآيد، قطعاً پاك است. همهي انسانها در اصل خلقت پاك بودهاند، امّا همين انسانهاي پاك وقتي به دامن حواس پنجگانه، قوای فعاله و خوردن و خوابیدن میافتند، گرايشهاي مادّي و عالم طبيعت به تدريج در آنها پيدا میشود و گسترش مییابد، بطوریکه در جهان پست طبيعت غوطهور میشوند.
خداوند انبياءعليم السلام را فرستاده است تا آنها انسانها را از جهان پست طبيعت نجات دهند. روش و راه آنها همان تزكيهي نفس است. تزكيهي نفس راهي نيست كه بشر آن را ابداع كرده باشد، بلكه تبیینکنندهی اصلی اين راه، خداوند متعال است كه در قرآن كريم ميفرمايد: «قَدْ أَفْلَحَ مَن زَكَّاهَا».[2] و در سورهي ديگر ميفرمايد: «وَأَقِيمُواْ الصَّلاَةَ وَآتُواْ الزَّكَاةَ ...».[3] آيات ديگري نیز در قران کریم وجود دارد كه آنها نیز معناي تزكيه را بيان میکنند.
از پايههاي مهمّ دیگر تزكيهی نفس ذكر پروردگار است. انسان دوري و فاصلهي ایجادشده با خداوند را با ذكر برطرف ميكند. منظور از ياد خداوند ذكرگویی اهل تصوّف نيست، آن طوری كه به مردم عامي دستور ميدهند تا چهل روز گوشهنشینی كنند و هزار مرتبه «...لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ...»[4] بگویند. طوری که لام آن از ناف و الله را از دهانشان به طرز خاصّي خارج كنند. بنده اين نوع ذكر را عرض نمیكنم، بلكه آيهي قرآن ميخوانم كه میفرماید: « فَاذْكُرُونِي أَذْكُرْكُمْ...».[5] ذكر در لغت در مقابل غفلت است. ذكر یعنی انسان موضوعي را دائماً در ادراكش حاضر بدارد، به آن توجّه كامل کند و آن را يادآوري نمايد. ولي اگر انسان از آن موضوع غفلت كند، به طوري كه یاد خداوند از ادراكش زايل شود، آن فرد را غافل گويند. اکنون خيلي چيزها در ياد شما هست، ولي، از آنها غفلت كردهايد. ولي اگر من آنها را يادآوري كنم، به ياد شما میافتد. اگر بگويم كه در قبرستان بقيع چهار امام معصوم شيعه8 دفن شده است، این مطلب به يادتان ميافتد. شما ميدانستيد، امّا در يادتان نبود و از اين مطلب غافل بوديد. پس گاهي انسان از مطلبي كه ميداند، غفلت ميكند. گاهي مطلبي را كه ميداند دائماً در يادش نگه ميدارد. اگر انسان دائماً به ياد پروردگارش باشد و هرگز خداوند را فراموش نكند، نام اين کار «ذِكْر» يا «ذُكْرْ» است.
خداوند ميفرمايد: «وَذَكِّرْ فَإِنَّ الذِّكْرَى تَنفَعُ الْمُؤْمِنِينَ».[6] [ای پيامبر] مقدّماتي فراهم ساز تا مؤمنين از توجّه كردن به خدا غافل نشوند. مؤمنين را به تمركز فكري و ياد خداوند وادار كن تا آنها گرایش به غفلت نداشته باشند. اين يك دستور الهي مهم براي پيامبر اسلام(ص) و امامان: است تا مؤمنين را از غفلت برهانند. مبلّغين اسلامي هم بايد متوجه اين وظيفهي بزرگ باشند که مؤمنين را به ياد خدا بودن ترغيب كنند. زيرا كه انسان در عالم پست طبيعت که اسفل سافلين است وامانده است. اوّلین قدم تزكيهی نفس اين است كه انسان به طور مدام متذكر خداوند باشد. هرگز خداوند را فراموش نكند. خداوند ميفرمايد: «الَّذِينَ يَذْكُرُونَ اللّهَ قِيَامًا وَقُعُودًا وَعَلَىَ جُنُوبِهِمْ...».[7] مؤمنان بايد در تمام حالاتشان متوجّه خدا باشند و در هيچ حالي خدا را فراموش نكنند. اين هنر يك انسان مؤمن است كه آن قدر تمرين كند تا خداوند را در هيچ يك از حالات روزانهاش فراموش نكند. هنر فقط نقاشي، خطاطي و ورزش نيست. بلكه هنر بسيار بزرگ و شايستهي مقام انسانيّت اين است كه انسان در تمام حالاتش به ياد خدا باشد.
[1]- سورهي روم ، آيهي 30.
[2]- سورهي شمس، آيهي 9 و10.
[3]ـ سورهي بقره، آيهي 43.
[4]ـ سورهی صافات، آیهی 35.
[5]ـ سورهي بقره، آيهي 152.
[6]- سورهی ذاریات، آیهی 55.
[7]ـ سورهي آل عمران، آيهي 191.