حقیقت تکوینی و تشریعی خوف و رجا  (2)

 فرزدق شاعر معروف عرب به مکه می‌رفت که امام حسين(ع) را ملاقات کرد. فرزدق شاعری اديب و با معلومات بود. او ادراك جهان‌بینی خوبی داشت و از اسرار اين عالم بی‌خبر نبود. فرزدق از امام حسين(ع) سؤال كرد: «يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ مَا أَعْجَلَكَ‏ عَنِ الْحَجِّ؟‏».[1]  یعنی: ای فرزند رسول خدا چرا با شتاب از مكه خارج شدي؟ آن حضرت فرمود: «لَوْ لَمْ أَعْجَلْ لَأُخِذْتُ» یعنی: اگر شتاب نمي‌كردم دستگير و كشته مي‌شدم. سپس امام حسين فرمود: «أَخْبِرْنِي عَنِ النَّاسِ خَلْفَكَ‏».[2] یعنی: از مردم پشت سر خود [کوفه] چه خبرداري؟

 

فرزدق به نقل از خوارزمي عرض كرد: «قُلُوبُ النَّاسِ مَعَكَ وَ أَسْيَافُهُمْ عَلَيْكَ».[3] یعنی: قلب‌ها و دل‌هاي اهل كوفه با توست و [قدرت و حكومت آن‌ها را چنان ترسانده كه] شمشيرهايشان عليه توست. امام حسين(ع) فرمود: «صَدَقْتَ‏ لِلَّهِ الْأَمْرُ وَ كُلَّ يَوْمٍ‏ رَبُّنَا هُوَ فِي شَأْنٍ‏ إِنْ نَزَلَ الْقَضَاءُ  بِمَا نُحِبُّ فَنَحْمَدُ اللَّهَ عَلَى نَعْمَائِهِ وَ هُوَ الْمُسْتَعَانُ عَلَى أَدَاءِ الشُّكْرِ وَ إِنْ حَالَ الْقَضَاءُ دُونَ الرَّجَاءِ فَلَمْ يَبْعُدْ مَنْ كَانَ الْحَقُّ نِيَّتَهُ وَ التَّقْوَى سَرِيرَتَهُ‏».[4] يعني: راست گفتي: همه‌ي امور چه پيشين چه پسين از آن خداست. اگر قضاي خداوند به آنگونه كه مي‌خواهيم و دوست داريم نازل شود، خدا را بر نعمت‌هايش سپاس مي‌گويم و در شكرش نيز از او كمك مي‌جویيم. اگر قضاي الهي بر خلاف اميد ما فرود آيد، اين براي آن كسي كه انگيزه و هدفش حق و در نهادش تقوي است، ترس و خوفي ندارد.

امام حسين(ع) در اين گفتار گران‌بهایش با صراحت بيان مي‌كند كه آن حضرت تسليم حوادث است و عقيده دارد كه هيچ كس نمي‌تواند حاكم بر حوادث باشد و همه محكوم حوادث هستند. آنچه كه مهم است اين است كه امام حسين(ع)  فرمود که هدفش حق است. اگر پايگاه و هدف انسان حق باشد، نبايد از حوادث ناگوار بترسد.

وقتي كه در ايام جنگ ايران و عراق این شهر بمباران مي‌شد، در زمان اقامه‌ی نماز جماعت بسیاری از افراد نماز را رها می‌نمودند و فرار مي‌كردند. شايد انساني هم بود كه نمازش را با همان طمأنینه، حال حضور و توجه به خداوند تمام مي‌كرد. نماز از بهترين حالات يك مسلمان است كه هنگام به جای آوردن آن انسان وارد حرم الهي مي‌شود. نماز مأنوس شدن با حريم خداوند است. انسان بايد وقت نماز را غنيمت بداند و با توجه و حضور تمام نماز بخواند.

 وقت را غنيمت دان آنقدر كه بتواني

                                                                حاصل از حيات اي جان این دم است تا داني[5]

 

انسان باید در نماز و به هنگام قرائت سوره‌ي حمد و توحيد، غير خدا را فراموش كند. خداوند اجازه داده است كه در نماز همدم وحي شود، پس او باید وقت را غنیمت بداند، نه اينكه از حوادث اين عالم در حال نماز بترسد و نماز را رها كند. بعضي از انسان‌هاي كامل كه به تقرب مطلق نائل شده‌اند، به اندازه‌ي محكم هستند كه در حال نماز همه‌چیز را فراموش مي‌کنند و اعتنايي به حوادث اين عالم ندارند. امام حسين(ع) سرور این‌گونه آزادمردان است. آن حضرت یقین داشت که هر حادثه‌اي كه در برابر ایشان پيدا شود، زيبا خواهد بود. انسان بايد زيبايي حوادث را درك كند، در این صورت است که می‌تواند بگويد «هر چه پيش آيد، خوش آيد». فقط مردان برجسته شایستگی گفتن این عبارت را دارند. انسان چگونه مي‌تواند زيبايي حادثه را درك كند تا بگويد هر چه پيش آيد خوش آيد؟ انسان بايد در صراط مستقيم قرار گيرد، تسليم خداوند باشد و بداند كه انسان محكوم و اسير قوانين اين عالم است. آدمی بايد در برابر حوادث دائماً ميان اميد و ترس باشد، یعنی وظيفه‌ الهي خودش را انجام دهد، به خدا توكل كند و نتیجه را به پروردگار واگذار نماید. امام حسين(ع)  به اين نكات واقف بود. آن حضرت عالم به قوانين، نظامات و اسرار اين عالم است. امام حسين(ع) در ميان خوف‌ورجا مردانه قدم برداشت تا به كربلا رسيد. وقتي شب عاشورا فرا رسید، فرمود که حوادث و پيشامدها منجر به مرگ و شهادت خواهد شد. آن حضرت به همراهان نفرمود که ديگر آنان را نمي‌خواهد، بلكه فرمود که احتمال تشكيل حكومت اسلامي و وفاداري كوفيان در ميان نيست. این حقیقت تا آن موقع معلوم و آشكار نبود.

طبري در تاريخ خود مي‌نويسد كه عمر سعد تا روز تاسوعا هنگام وقت نماز به امام حسين(ع) اقتداء مي‌كرد و لشكر او نيز به تبعيت عمر سعد با آن حضرت نماز مي‌خواندند. ولي روز تاسوعا عمر سعد نامه‌اي از عبیدالله‌بن‌زياد دريافت كرد. متن نامه این بود كه يا بايد عمر سعد امام حسين(ع) را اسير کند و برای بيعت با يزيد به كوفه بياورد و يا اينكه آن حضرت را شهيد كند. عمر سعد تا روز تاسوعا آن حضرت را عادل مي‌دانست، یعنی در نماز از ركوع و سجود امام حسين(ع)  تبعيت مي‌كرد. اما وقتي كه نامه‌ی تهدیدآمیز و تشديدانگیز آن چناني عبیدالله‌بن‌زياد به دست عمر‌بن‌سعد رسيد، نماز جماعت، عدالت و باور به امام حسين(ع) را رها كرد. حوادث او را بدانجا رساند كه آن بدعاقبت با امام حسين(ع)  آن‌گونه رفتار كرد.

 

متاع كفر و دين بی‌مشتری نيست

 

گروهي اين گروهي آن پسندند[6]

انسان نمي‌داند كه نمازش او را به کجا خواهد رساند، یعنی نمازش سرنوشت او را چگونه رقم خواهد زد. عمر‌بن‌سعد وقتي كه نامه را خواند مضطرب شد، زيرا عبیدالله‌بن‌زياد نوشته بود که يا از حسین‌بن‌علی بيعت بگير و يا با او جنگ كن. عمر‌بن‌سعد در شب عاشورا نخوابيد و تا صبح اين ابيات را با خود زمزمه مي‌كرد:

 

فَوَ اللَّهِ مَا أَدْرِي وَ إِنِّي لَوَاقِفٌ

 

أُفَكِّرُ فِي أَمْرِي‏ عَلَى خَطَرَيْنِ

أَ أَتْرُكُ مُلْكَ الرَّيِّ وَ الرَّيُّ مُنْيَتِي

 

أَمْ أَرْجِعُ مَذْمُوماً بِقَتْلِ حُسَيْنٍ

فَفِي قَتْلِهِ النَّارُ الَّتِي لَيْسَ دُونَهَا

 

حِجَابٌ وَ مُلْكُ الرَّيِّ قُرَّةُ عَيْنِي[7]

يعني: من در برابر دو امر مهم واقع‌شده‌ام. آيا امام حسين را به قتل برسانم؟ اين عمل بسيار زشت و مذموم است. آيا حكومت ري ايران را ترك كنم؟ حکومت ری آمال و آرزوی من است. او دائماً‌ در شك و ترديد بود، چرا که در برابر دو حادثه‌ی بزرگ قرار گرفته بود و اين دو حادثه او را ميان خوف‌ورجا قرار داده بود. اما اين خوف‌ورجا او را جهنمي كرد و او در ردیف ظالمان عالم و ستمگران تاريخ بشريت قرار گرفت.

اما همين خوف‌ورجا به امام حسين(ع)  سعادت و جاودانگي داد. امام حسين(ع) عامل بر اين آيه بود كه خداوند مي‌فرمايد: «إِنَّ الدِّينَ عِندَ اللّهِ الإِسْلاَمُ...».[8] يعني: دين در نزد خدا، اسلام [تسليم بودن در برابر حق] است. يك مسلمان واقعي بايد در برابر قوانين اين عالم كه عين اراده و مشيت پروردگار است، تسليم باشد. او باید به حوادث و پیش‌آمدهای ناگوار و ناگهاني اين عالم بدبين نباشد. اين جهان همچون مجموعه‌ی گلی است كه از ناحيه ذات احديت صادر شده است، امّا بدون خار نيست. خار در این عالم مستند به حوادث طبیعی و نتیجه‌ی استفاده‌ی سوء انسان‌ها از اختیارشان است. خار اين عالم به واسطه‌ي حوادث گاهي متوجه امام حسين(ع) و گاهي نیز متوجه دشمنان آن حضرت مي‌شود. همين حوادث باعث شد كه مختار توانست با همراهي توابين مدينه از قاتلان صحنه‌ي كربلا انتقام سختی بگیرد. پس اين عالم سراسر حوادث و پیش‌آمدهاست و انسان بايد دائماً در ميان خوف‌ورجا زندگي كند. او باید بداند كه نعمت‌هاي اين عالم براي آدمي هميشگي نيست و نيز باید بداند كه ضرر و زيان‌های اين عالم نيز گذرا هستند. خداوند در قرآن كريم این‌چنین مي‌فرمايد: «لِكَيْلَا تَأْسَوْا عَلَى مَا فَاتَكُمْ وَلَا تَفْرَحُوا بِمَا آتَاكُمْ وَاللَّهُ لَا يُحِبُّ كُلَّ مُخْتَالٍ فَخُورٍ».[9] يعني: بر آنچه از دست داده‌ايد تأسف نخوريد و برای آنچه به شما داده شده است شادمان و دل‌بسته نباشيد، خداوند هیچ‌گونه متكبر و فخرفروشي را دوست ندارد.

چنين نقل كرده‌اند كه وقتي رأس مبارك امام حسين(ع) را در طشتي گذاشته بودند و آن نانجيب به لب‌های مبارك آن حضرت اشاراتي مي‌كرد و سخناني مي‌گفت، ناگهان از حضرت زينب(س) پرسید: « كَيْفَ رَأَيْتِ صُنْعَ‏ اللَّهِ بِأَخِيكِ‏ وَ أَهْلِ بَيْتِكِ فَقَالَتْ مَا رَأَيْتُ إِلَّا جَمِيلًا »،[10] یعنی: زينب، معامله‌ي خدا با برادر و اهل‌بیتت را چگونه ديدي؟ زينب پاسخ داد: من از خداوند به جز زيبايي چيز ديگري نديدم. پس امام حسين: و ياران و اهل‌بیتش به رمز و راز اين عالم پی برده بودند، با نظری وسيع و گسترده به اين عالم مي‌نگريستند و مي‌دانستند كه شهادت امام حسين: تنها راه ریشه‌کن کردن خاندان بنی‌امیّه است. واقعاً شهادت امام حسين: و يارانش به اسلام حيات جديدی داد. پس از منهدم شدن خاندان بنی‌امیه بود كه امام محمدباقر و امام جعفر صادق: توانستند حقايق علمي و عملي قرآن كريم را چنان پایه‌ریزی کنند كه اساس اسلام تا به امروز پابرجا باقی بماند. اسلام زنده است و مطلب و مسأله‌اي در اسلام باقی نمانده است كه براي علمای جامعه‌ی اسلامی مجهول باشد و در موردش متحير بمانند. امام حسين(ع) بين خوف‌ورجا راه خود را ادامه داد، ایشان اميد داشت، زيرا كه تمام‌ کارها را با نظم و ترتيب انجام مي‌داد و مشكلات را رفع می‌کرد.

هر وقت كه امام حسين(ع) و زينب (س)و بقيه‌ي بانوان مي‌ديدند که رباب تشنه و گرسنه است و علی‌اصغر بی‌تابی مي‌كند، رسيدگي مي‌كردند و نمي‌گذاشتند كه آن خانم در زحمت باشد. اين حالت رجا و اميد امام حسين: بود. وقتي آن حضرت نزديك خيمه‌ها آمد و ديد كه خانم‌ها با صداي بلند گريه مي‌كنند، به آنان فرمود که با صداي بلند گريه و زاري نكنند تا آن حضرت مورد شماتت دشمن واقع نشود. يكي از خانم‌ها به آن حضرت عرض كرد: جرياني در داخل خيمه هست كه اگر شما نیز آن را ببينيد آرام نمي‌گيريد. امام حسين(ع) وارد خيمه شد و مشاهده نمود که علی‌اصغر از شدت تشنگي جان تسليم مي‌كند. فرمود که فرزند كوچكم را به من بدهيد تا من در آخرين نفس با او ديدار كنم. در آن حال آن حضرت فكري کرد مبنی بر این که فرزندش را با همان حال و وضع پيش جمعيت ببرد و به آن‌ها نشان ‌دهد. شايد آن افراد قسی‌القلب حال علی اصغر را بينند و به او آب دهند.

امام حسين(ع)  علی‌اصغر را بر روي دستانش گرفت و پياده به سوی دشمنان رفت و در برابر جمعيت دشمن ايستاد و فرمود: «يا قَوْمُ، قَدْ قَتَلْتُمْ اَخي و أوْلادي و اَنْصاري وَ ما بَقِي غَيْرُ هذَا الطِّفْلِ، وَ هُوَ ِيَتَلَظّي عَطَشاً مِنْ غَيْرِِ ذَنْبٍ، اَتاهُ اِلَيْكُمْ، فَاسْقُوهُ شَرْبَةً مِنَ الْماءِ».[11] يعني: اي قوم شما برادر، فرزندان و يارانم را كشتيد و جز اين كودك كسي نمانده است. اين كودك بی‌گناه از تشنگی به خود مي‌پيچد، آبي به او بدهيد. عمر سعد که تا روز تاسوعا با امام حسين(ع)  نماز مي‌خواند، اشاره به حرمله كرد که به سوی طفل شیرخواره تیراندازی کند. امام حسين: يك مرتبه متوجه شد كه علی‌اصغر در دستان آن حضرت تكان خورد. وقتي به علی‌اصغر نگاه كرد، ديد تيری به گلوي علی اصغر اصابت کرده است. امام حسين(ع)  از اين حادثه بشدت متأثر شد. دستش را از خون علی‌اصغر پر كرد و به آسمان پاشيد و فرمود: خدايا من اين را در راه تو هديه مي‌كنم. تمام عمل‌های امام حسين(ع)  بر مبناي حق بود. امام حسين: به تمام حوادث عالم و قضاي خداوند راضي و شاكر و به نظام خلقت خوش‌بین بود.

 

برای مطالعه کامل مطالب به متن کتاب جاودانگي امام حسين (ع)  (مرحوم حضرت آیت الله صائنی ره) مراجعه شود.

 

 


[1]- الإرشاد في معرفة حجج الله على العباد،  جلد ‏2، صفحه‌ي 66.

[2]- فرهنگ جامع سخنان امام حسين7، صفحه‌ي 379.

[3]- الإرشاد في معرفة حجج الله على العباد، جلد ‏2، صفحه‌ی 67.

[4]- فرهنگ سخنان جامع امام حسين7، صفحه‌ي 379.

[5]- ديوان حافظ شيرازي.

[6]- دوبیتی‌ها، بابا طاهر.

[7]- مناقب آل أبي طالب 7 (لابن شهرآشوب) جلد 4، صفحه‌ي 84.

[8]- سوره‌ي آل عمران، آيه‌ي 19.

[9]- سوره‌ي حديد، آيه‌ي 23.

[10]- اللهوف علي قتلي الطفوف، ترجمه‌ي فهري، صفحه‌ی 160.

[11]- فرهنگ سخنان جامع امام حسين، صفحه‌ی 531.

 

جستجوی پیشرفته

اوقات شرعی



آمار بازدید

امروز
دیروز
بازدید این هفته
بازدید آخرین هفته
بازدید این ماه
بازدید ماه گذشته
کل بازدید
47
388
6882
7206
29968
41339
2805044

پیش بینی بازدید امروز
480


IP شما:3.138.120.112