سفارش حضرت امام حسين(ع) به دخترش حضرت سكينه(س)
حضرت سكينه(س) ميگويد: من در روز يازدهم محرم، پیکر پدرم امام حسين(ع) را يافتم و به اندازهي گريستم كه غش كردم. در حال غش بودم كه پدرم فرمود: تو اينجا نمیماني و خواهي رفت، پس گريه و جزعوفزع نكن، نگذار كه خون من پایمال شود و نهضت مرا تكميل كن و شخصيت بنیامیه را منكوب بنما. سكينه (س) ميگويد: در عالم رويا عرض كردم: من چه كار ميتوانم بكنم؟ فرمود: از من به امت جدم سه سفارش و پيام ببر. اول اينكه بگو امام حسین(ع) را تشنه لب به قتل رساندند، دوم اينكه بگو فرزند ششماهي او را بر روي دستانش تیرباران كردند و سوم بگو كه آنها بعد از كشتن پدرم روي سينهاش اسب دوانيدند. ملاحظه ميشود كه هر سه مطلب بسيار كوبنده است و هر شنوندهای که به حقوق بشر و انسانیت آشنا باشد، اين پرسشها را از بنیاميّه ميكند که ای بنیامیه، اگر در جنگ غالب شدی، پس اين اعمال ضد انساني تو چه معنایي دارد؟
امام حسين(ع) آن سفارش را به دخترش كرد و ائمه(علیهم السلام) اين سفارش آن حضرت را دنبال كردند و آن را در مكانها و زمانهاي مناسب بازگو کردند تا جایی كه فرمودند: «مَنْ بَكَى أَوْ أَبْكَى وَاحِداً فَلَهُ الْجَنَّةُ وَ مَنْ تَبَاكَى فَلَهُ الْجَنَّةُ».[1] یعنی: هر كس بر امام حسين(ع) بگريد و يا كسي را بگرياند و يا خودش را در جمع گريه كنندگان قرار دهد، خداوند تبارکوتعالی همهي آنان را میبخشد و به بهشت ميبرد. اين یک حديث واقعی است كه ائمه(علیهم السلام) آن را فرمودهاند. زيرا امام حسين(ع) با اين حديث در تاريخ بشريت جاويدان ميماند. تفكر، روش، برنامه و صراط مستقيم امام حسين(ع) در دنيا و جامعهي انساني ابديت مييابد و افرادي مانند يزید نميتوانند خودخواه و مستبد بار بیایند و به نام اسلام حكومت كنند.
انسان نبايد با ديدن و شنیدن اين احاديث شك و ترديد كند. فردی ممکن است به اسلام، پيغمبر(ص) و ائمه(علیهم السلام) خوشبین باشد و به مقام ولايت و امامت ايمان داشته باشد. چنین فردي با شنیدن اینگونه احاديث آن را انكار نميكند. حتي به این فکر نمیافتد که بايد برود و مشكلات قرآنی و رواني را از اهلش سؤال کند. اما فردي که در مسجد و يا در جلسهاي ديني با شك، دودلي و انكار به اين نوع احاديث را گوش فرا دهد، هر سخن حقّي كه بشنود فوراً آن را انكار ميكند. او نمیاندیشد كه آغاز خلقت آسمان، زمين و انسان چگونه بوده است و چگونه پايان خواهد یافت. بعضي از همان ابتدا با نظر انكار به مسجد ميروند و حتی اگر فردي به روايات، احاديث و قرآن خوب آشنا باشد و مراد معصومین(علیهم السلام) را به خوبی بیان کند، باز هم در سخنانش ترديد و شك ميكنند. درصورتیکه شايستهي مقام يك انسان مسلمان اين است كه بداند تمام مسائل اسلام بر پايهي حق و منطق استوار است.
چه اشكالي دارد كه انسان حديث: «مَنْ بَكَى أَوْ أَبْكَى وَاحِداً فَلَهُ الْجَنَّةُ وَ مَنْ تَبَاكَى فَلَهُ الْجَنَّةُ»،[2] را قبول كند و بداند كه رحمت و عنايت خداوند غیرمتناهی است و مانعي ندارد كه خداوند گوشهاي از بهشت را به كسي كه بر امام حسين(ع) گريه كرده است، عنايت كند، زيرا كه حيات آن حضرت حيات قرآن، اسلام، عدل و حق است. اگر روش آن بزرگوار در جامعه زنده شود، حكومتهای استبدادي منکوب ميشوند، پس گريه كردن بر امام حسين(ع) در حدّ شرع و عقل صحيح است. البته صحيح نيست كه عمل باطلي به نام آن حضرت انجام يابد، ولي گريه كردن كه باطل نيست. اهلبیت(علیهم السلام) بر مظلومیت امام حسین(ع) گريه ميكردند. براستی كدام انسان است كه آن وضع رقتبار را بشنود و اشك از چشمانش جاري نشود؟ اگر قلب او متأثر شود، طبيعي است كه اشك از چشمانش سرازير میشود. اگر انسان تاريخ صحيح و اصیل جريان كربلا را بشنود و متأثر نشود، انسانی غیرطبیعی است. انسان متعادل در جایی که باید بخندد، میخندد و در جایی که باید گريه کند، ميگرید.
معتقد نيستم كه انسان بايد هر باطلي را به نام حديث قبول كند. خود پيغمبر اسلام(ص) فرموده است كه دربارهي آن حضرت مطالب گزاف و احادیث دروغ زياد گفته خواهد شد، آنها را قبول نكنيد و در ادامهی همان فرموده است که هر كس که سخن دروغي را به آن حضرت نسبت دهد، جايگاه او در جهنم است. احاديث زيادي به رسولالله(ص) و ائمه(علیهم السلام) به دروغ نسبت داده شده است و انسان نبايد آنها را قبول كند. پس انسان نبايد با بدبيني به آموزههاي ديني بنگرد و باید درستي آنها را از اهل فن سؤال كند.
متن فوق گزيده اي از كتاب «جاودانگي امام حسن (ع)»ازسخنراني هاي مرحوم حضرت الله صائني (ره)
[1]- اللهوف على قتلى الطفوف، ترجمه فهرى، صفحهی 11.
[2]- اللهوف على قتلى الطفوف، ترجمه فهرى، صفحهی 11.