خداوند نزديك است
یک حدیث که در حد خود جالب است، به مکالمه حضرت موسی (علیهالسلام) با خداوند اشاره دارد؛ «أَنَّ مُوسَى سَأَلَ رَبَّهُ فَقَالَ يَا رَبِّ أَ قَرِيبٌ أَنْتَ مِنِّي فَأُنَاجِيَكَ أَمْ بَعِيدٌ فَأُنَادِيَكَ فَأَوْحَى إِلَيْهِ يَا مُوسَى أَنَا جَلِيسُ مَنْ ذَكَرَنِي»؛حضرت موسی (علیهالسلام)با خداوند در مقام مکالمه بود. گفت: پروردگارا من چگونه تو را بخوانم، چگونه در برابر تو استغاثه کنم! آیا تو دوری که من تو را بلند ندا کنم؟ آیا نزدیکی تا مناجات کرده و آرام صحبت کنم؟ تو نسبت به من در چه شرایطی هستی؟
ندا کردن یعنی دعوت از دور، مثلا یک نفر خارج از مسجد است و شما از داخل مسجد، او را با صدای بلند صدا میکنید اما مناجات یعنی به آهستگی و آرام صحبت کردن.«فَأَوْحَى إِلَيْهِ يَا مُوسَى أَنَا جَلِيسُ مَنْ ذَكَرَنِي»؛خداوند به موسی وحی فرمود: هر کس مرا یاد کند و به ذکر و یاد من مشغول شود من با او همنشینم. «جلیس» در اینجا به معنی همنشینی فیزیکی نیست چون خداوند جسم نبوده و حالتی برای ذات اقدس الهی متصور نمیباشد، بلکه منظور این است که هرکس مرا یاد کند، من با او بوده و از او به کنار نیستم. بهقول مولوی:
لفظ و صوت و قافیه برهم زنم تا که بی این هر سه با تو دم زنم
البته معنی این سخنآن نیست که ما بلند دعا نکنیم یا دعا را با الفاظ نخوانیم، بلکه مسئله این است که پروردگار متعال در تمام مراتب حاضرا ست. اگر بلند صحبت کنید یا آرام مناجات کنید،در هر حال او حاضر است. اگر لبهایتان را ببندید و حدیث نفس کنید، باز هم ذات اقدس پروردگار حاضر است.«قَالَ مُوسَى (علیه السلام) يَا رَبِّ إِنِّي أَكُونُ فِي حَالٍ أُجِلُّكَ أَنْ أَذْكُرَكَ فِيهَا قَالَ: يَا مُوسَى اذْكُرْنِي عَلَى كُلِّ حَالٍ»؛حضرت موسی (علیه السلام) به خداوند عرضه داشت کهگاهی پیش میآید که من در شرایطی قرار دارم که تو را جلیتر از آن میدانم که در آن شرایط یاد کنم. معمولا انسان بهصورت درازکش در نزد انسان محترم دیگر حاضر نمیشود، در مسجد نمیخوابد، این حالت یا حالتی بدتر از این؛ لذا حضرت موسی (علیه السلام) عرضه میدارد که گاهی در حالتی هستم که تو را بالاتر از آن میدانم که در آن حال یاد کنم. خداوند در جواب میفرماید: ای موسی مرا در همه حال یاد کن.مؤدب یا بیادب بودن در حالات مختلف، مربوط به قراردادهای اجتماعی است.انسان موجودی اجتماعی است، با افراد دیگر ارتباط دارد، عواطف، غرایز جنسی، غضب و احساسات دارد. این ویژگیها باعث شده است که مقرراتی به نام ادب اجتماعی درست کرده و خود را ملزم به رعایت آن کند. در کدام حالت خداوند از انسان به دور است؟ چون خداوند در حالتی از انسان دور نیست لذا میفرماید: دائما مرا متذکر شو، مسائل ادب اجتماعی یک مسئله است و تذکر بنده نسبت به خدا مطلب دیگری است.وقتی در دبیرستان درس میخواندم یکی از همکلاسیهایم به من گفت: کتابی مطالعه میکردم که در آن نوشته بود یکی از مستحبات این است که انسان هنگام ورود به بیت الخلاءآیهالکرسی بخواند، اما این امر، قبیح و عیب است که انسان آیات قرآن مجید را در آنجا بخواند، قرآن را باید در مکان پاک، نضیف مثل مسجد و منزل خواند.در پاسخش گفتم: آیا در این شرایط ما از خداوند به کناریم و پروردگار به ما علم و اطلاع ندارد؟ گفت: خداوند به ما علم دارد.گفتم: خداوند به انسان امر فرموده که در هیچ حالی پروردگار را از یاد نبرد و در هیچ حال از او غفلت نکند، آیا قرآن از ذات پروردگار طاهرتر است، پس نظر او نادرست بود.
برای مطالعه کامل مطالب به متن کتاب شرح توحيد صدوق (مرحوم حضرت آیت الله صائنی ره) مراجعه شود.