رحمت وعنايت از ناحيه‏ ى خداوند دائماً به سوى انسان‏ها سرازير مي شود

اگر انسان بخواهد در اين عالم به كمالات معنوى نائل شود به دو ركن اساسى احتياج دارد. يك ركن افاضه‏ى رحمت از ناحيه‏ى حق است كه به طرف انسان‏ها سرازير مى‏شود و ركن دوم اين است كه انسان‏ها، استعداد و پذيرش رحمت را در باطن خود داشته باشند. اگر رحمت بيايد ولى در انسان‏ها استعداد قبول نباشد رحمت حق همان طور كه آمده، سرازير مي‏شود و مى‏رود و در باطن انسان‏ها جاگير نمى‏شود و در نتيجه انسان‏ها به كمالات معنوى نمي‏رسند.

 اين آيه در سوره‏ى رعد است: «اَنْزَلَ مِنَ السَّماءِ ماءً فَسالَتْ اَوْدِيَةٌ بِقَدَرِها سوره رعد، آيه‏ى 17». از آسمان آب رحمت و بى‏كران و عنايت حق را فرستاديم، تا ظرف‏ها از آن آب و رحمت به اندازه‏ى خود بگيرند. همان طورى كه پستى و بلندى‏هاى زمين به اندازه‏ى ظرفيّت خودشان آب را در خود جذب مى‏كنند، باطن و روح انسان‏ها هم رحمت و عنايت حق را كه دائماً به سوى انسان‏ها سرازير است، به اندازه‏ى استعداد و ظرفيت خودشان به خودشان جلب و جذب مى‏كنند. پس انسان بايد در خود زمينه‏ى تشنگى معنوى ايجاد كند تا بدين وسيله به فطرت اوليه‏ى خودش برگردد.

 انسان كه به اين عالم مى‏آيد، گرد و غبار اين عالم او را كدر مى‏كند، اگر انسان بتواند اين تيرگى را از خود شستشو دهد، اين همان قبول رحمت است. راه اين شستشوى باطن در لسان اديان، توبه به سوى خداوند و انجام دادن اعمال صالحه و تقوا و ترك حرام و عمل به واجبات است. اين كه انسان بنده‏ى مخلص خداوند بشود و بتواند مقامات معنوى را بپيمايد دو زمينه مى‏خواهد فلذا على(ع)هر دو زمينه را از خداوند طلب مى‏كند. اول اين كه خداوند افاضه‏ى رحمت كند و آب حيات بفرستد. دوم اين كه مى‏گويد: خدايا، به من كمك كن كه اين آب رحمت را به خود جذب كنم تا به فطرت اوّليه‏ى خود برگردم. مى‏گويد: خدايا، به من ظرفيت عنايت كن تا بتوانم رحمت تو را قبول كنم؛ زيرا اين عالم سراپا رحمت است، امّا وجود من انباشته از آلودگى‏ها و تيرگى‏ها است. اگر من آلودگى زياد داشته باشم و باران رحمت بيايد، چيزى جذب نمى‏توانم بكنم. خدايا، به من كمك كن تا از اين آلودگى‏ها رهايى يابم، ظرفيت من وسعت بيابد تا از رحمت بى كران تو بى‏نصيب نباشم.

 

برای مطالعه کامل مطالب به متن کتاب شرح دعاي كميل (مرحوم حضرت آیت الله صائنی ره) مراجعه شود.